حاج ابوالفضل عامریان در سال 1320 در حوزه 5 شاهرود دیده به جهان گشود. پدرش کربلایی اصغر فرزند کربلایی محمدکریم بود که او نیز ملا بود و مداحی و چاوشی خوانی میکرد و در سال 1342 از دنیا رفت و در مزار پایین باغزندان (حدود پارک شهرک توحیدی امروز) دفن شد. مادرش بتول نوروزی و ملا بود.
پیش از حاج ابوالفضل برادر وی به نام عباسعلی که کودک خردسالی بود و تازه برایش شناسنامه گرفته بودند از دنیا رفت و والدین همان شناسنامه را به ملا ابوالفضل اختصاص دادند، لذا نام وی در شناسنامه عباسعلی درج شده است.
وی تا کلاس پنجم در مدرسه درس خواند و پس از آن برای آموختن قرآن به خانه آقامیرهاشم میرفت و نزد همسر وی قرآن می آموخت. کسیکه او و برادرش حاج ابراهیم و بسیاری از بچه های آن زمان باغزندان از او قرآن و مسائل شرعی آموختند مرحوم زهرا بیگم میرحسینی دختر میریحیی و همسر سیدکاظم میرحسینی (مادربزرگ علی آقا متولی مسجد حضرت ابوالفضل علیه السلام) بود. کربلایی ابوالفضل از جوانی به صورت خودجوش و به مرور به حفظ اشعار در مدح اهل بیت علیهم السلام میپرداخت و هنوز بسیاری از آن اشعار قدیمی را از بر میخواند.
حاج ابوالفضل عامریان از جوانی به بنایی میپرداخت و برای خانواده اش روزی حلال تأمین مینمود و آنچه پس از عمری نوکری اهل بیت علیهم السلام دارایی وی به شمار می آید، خانه ساده ای است که در آن زندگی میکند و یک دوچرخه 28 قدیمی…
ملا ابوالفضل در دسته بنی اسد باغزندان از قدیم اشعار مربوط به مردان قبیله را میخواند و امام حسین علیه السلام را مرحوم حاج ابراهیم میخواند.
نکاتی پیرامون نوحه پنج تن آل عبا علیهم السلام و مراسم نخل گردانی از زبان کربلایی ابوالفضل عامریان:
این نوحه بازمانده از کودکی من و برادر بزرگترم است یعنی حدود یک قرن قدمت دارد من از کودکی تا جایی که به یاد دارم، برادرم این نوحه را میخواند اما تاریخچه این نوحه قدیمیتر است چرا که من در عنفوان کودکی به یاد دارم روزی در مسجد آقا منتظر مداحی بودیم که یک پیرغلامی از سادات شهر در محفل عزاداری این نوحه را خواند هرچند در آن زمان نه جمعیتی به این شکل وجود داشت و نه رسانههایی مانند تلویزیون لذا این نوحه را با برادرم در همان روز تکرار و حفظ کردیم و شاید فکرش را هم نمیکردیم که هفت دهه این نوحه در قلبمان باقی بماند.
آنقدر صدای آن سید در روح من تأثیرگذاشت که عاشق این نوحه شدم و شاید همین امر هم باعث شد تا هیچگاه آن سید روحانی را فراموش نکنم حتی به یاد دارم که پس از اتمام این نوحه، والدینم آن سید بزرگوار را به خانه دعوت کردند و همان شب وی به منزل ما آمد چراکه در آن زمان روحانیون به این شکل اعزام نمیشدند و محل اسکانشان خانههای مردم بود و خلاصه همان شب مادرم متن نوحه طوطی شکر خوار را از سید گرفت و به برادرم ابراهیم داد تا همانجا آن را حفظ کند این آغاز ۷۰ سال ذکر طوطی شکر خوار مردم شاهرود بود. در بخشی از این شعر میآید که دلخون صفتی دائم ذکر یا علی داشت، لذا این شعر به دلخون اصفهانی نسبت داده میشود.
این پیر غلام درباره روز نخل میگوید: ختم مجلس دهه محرم همیشه با حدیث کسا همراه میشد و این شعر چون معانی فارسی همان جدیث است روزی ما پیشنهاد دادیم تا این نوحه را برای روز نخل بخوانیم و پذیرفتند، درگذشته مراسم نخل اینگونه بود که شهر به دلیل آنکه جمعیت زیادی نداشت قرار شد تا نخل را بهطور مشارکتی بسازند یعنی باغ زندانیها چند چوب و بیدآبادیها هم چند چوب اهدا کنند تا نخل ساخته شود آن زمان بود که نخل شاهرود بنا شد و عزاداری را مقرر کردند تا دسته باغ زندان بیاید در کنار نخل عزاداری کند به تکیه بیدآباد برود و در وقف چای دادن مسجد نخل هم شرکت کند آن زمان عزاداران مشترکاً به میدان اصلی عزاداری بروند اما این روزها مراسم بسیار تفاوت کرده است.
در آن زمان جمعیتی نبود که بتواند این نخل به این بزرگی را بلند کند لذا از باغ زندان و تمام مناطق شهر به مسجد نخل میآیند و مراسم نخل پایگذاری میشود حتی درگذشته مراسم نخل باغزندان هم روز یازدهم بود اما به دلیل اینکه مراسم اصلی در شاهرود برگزار شود این امر را به یک روز عقبتر انداختند.
امروز مراسم خیلی عوضشده، درگذشته همان زمان نخل باغزندان منبری میآوردند و پای نخل میگذاشتند و مرحوم حاجآقا سعدالله رستمی منبر میرفت ولی امروز همه مراسم شده نوحهخوانی و نوحهخوانی… دیگرکسی به منبر گوش نمیدهد…
منبع: دیدار مسئولان سازمان تبلیغات اسلامی با حاج ابوالفضل عامریان