تبار شناسی

خاندان های باغزندان عبارتند از:

قنبریان، عامریان، عربعامری، میرحسینی، ناظمی، خدابخشیان، حسینی، طباطبایی، شریعتی، شیری، ابراهیمیان، عامریون، نوری، مزینانیان، بخشی، زندانیان، آقاحسینی، صالحیان، قاسمی، قاسمپور، قنبرپور، حجی پور، حاج اسماعیلیان، اکبری، اکبریان، یوسفی، محبوبی، رضوانی، عابدیان، فاتح، عدل، بیژن، آزموده، میروزیری، قربانعلی زاده، نظارت، ابراهیمی، بابکی، خانی، لطفی، سلمانپور، علی مددی، جعفری، دزیانیان، خوریانیان، شاهینی، شانیان، تقی خاکی، سلیمانی، نوروزی، شجاعی، علیپور، عرب طاهری، اکبرپور، ارزانی، سربرزگر اردکانی، احمدی، ذاکری.


در باغزندان هم مانند سایر نقاط کشور پس از الزام استفاده از نام خانوادگی در سال 1313 ه.ش و کنار گذاشتن روش متداول شناسایی افراد به نام پدرانشان (که البته هنوز در باغزندان رواج نسبی دارد) و منسوخ شدن سایر القاب، ماموران اداره ثبت که از طرف حکومت برای آمارگیری و دادن شناسنامه آمده بودند، گاهی نام خانوادگی افراد را با توجه به نیاکانشان و گاه به دلیل شغل و یا محل سکونت یا سایر خصوصیات انتخاب کرده اند. چنانچه از نام خانوادگی بسیاری از باغزندانی ها پیداست ظاهرا مامورانی که برای ثبت آمار و انتخاب نام خانوادگی به باغزندان آمده بوده اند برای بیشتر طوایف از پسوند «یان» استفاده کرده اند که «یاء» نشان دهنده نسبت و «ان» بخاطر جمع بستن آن است. همچنین بسیاری از نام های خانوادگی با پسوندهای مختلف به یک شخص که بزرگ خاندان بوده است اشاره دارد.

گفتنی است بعضی از خاندانهایی که امروزه ساکن باغزندان هستند با به مرور از شهرها و روستاهای اطراف به این منطقه آمده و در آن ساکن شده اند و با مردم آن نسبت فامیلی پیدا کرده اند. این امر خصوصا در دهه های اخیر با رشد شاهرود و رواج شهرنشینی سرعت بیشتری گرفت.

همچنین باید توجه کرد که بعضی باغزندانی ها نیز سالهاست که محله را ترک کرده و جای دیگری ساکن شده اند و فقط رگ و ریشه شان باغزندانی است و بالعکس بعضی ساکنان مناطق دیگر عمری در باغزندان ساکن شده اند و با باغزندانی ها وصلت کرده اند و چند نسل و خانواده شان در باغزندان ساکن هستند و باید آنها را باغزندانی شمرد.

نکته دیگر اینکه بعضی باغزندانی ها اگرچه نام خانوادگی یکسانی دارند ولی نسبشان که موجب وحدت نام خانوادگی باشد یکی نیست.

با کامل شدن تحقیق درباره این خاندان ها به ریشه یابی و تبارشناسی آنها خواهیم پرداخت و بزرگان هر خاندان را معرفی خواهیم کرد ان شاء الله تعالی.


در منابع تاریخی آمده است که عده ای از مسلمانان از شبه جزیره عربستان و جنوب ایران در چند مقطع تاریخی به سوی خراسان هجرت کردند و عده ای از آنان نیز در شاهرود و اطراف سکونت یافتند. یکبار در سال 51ه.ق، یکبار در زمان سرکوب قیام ابومسلم خراسانی و یکبار حدود دو قرن پیش در یک کوچ اجباری از جنوب ایران به کویر. در این مدت آنها با فرهنگ ایرانی عجین شدند و با بومیان درآمیختند و هویت ایرانی یافتند. احتمال می رود قوم هایی که در شاهرود و اطراف زندگی می کنند و نام خانوادگی های مشتق از عامر مانند عامری و عامریان و یا با پیشوند عرب مانند عربعامری، عرب، عرب طاهری، عرب اسدی و… دارند ریشه هایی از آن هجرتها داشته باشند. عامر یکی از نامهای مورد علاقه عربها بوده است که در بین اصحاب رسول خدا(ص) و در بین شهدای صحرای کربلا نیز نام عامر به چشم میخورد.


خاندان قنبریان منسوب به شخصی به نام حاج قنبر هستند که یکی از بزرگان و سرمایه داران باغزندان بوده است که نه تنها نوادگان او به او منسوب شدند، بلکه بعضی از کسانی که با او ارتباط داشتند یا گاهی نزد او کار می کرند نیز نام خانوادگی شان منسوب به وی و مشهور و مسمی به قنبریان شد.


در بین میرحسینی ها سیدحسن و سیدحسین و سیدعبدالله و مریم بیگم و … فرزندان سید جندقی بودند که اصالتا سادات جندقی بوده اند که به این منطقه هجرت کرده اند.

نسل سیدحسین سید کاظم از یزد به باغزندان آمده اند و فامیل آنها در اصل طباطبایی بود ولی چون مادربزرگ آنها از میرحسینی ها بود فامیلشان میرحسینی شد.


خاندان های فاتح، عدل، بیژن و آزموده از زندانیان ها بودند که نام خانوادگی خود را تغییر داده اند.


خاندان شریعتی و فریدونی منسوب به شیخ مرتضی شریعتی هستند.


خاندان خانی اصالت رویانی دارند.


خاندان جعفری اصالت رویانی دارند.


خاندان ارزانی اصالت سرحدی دارند.


خاندان ذاکری اصالت قلعه نو خرقانی دارند.


خاندان سربرزگر اردکانی اصالت یزدی دارند.


خاندان احمدی اصالت بیارجمندی دارند.


خاندان خوریانیان که ساکن باغزندان هستند در زمان حکومت «شوکت نظام» (که قلعه شوکت منسوب به اوست) به باغزندان هجرت کردند. به گفته حاج محمدحسین خوریانیان که فرزند «کل اسماعیلِ میرزا» می باشد، پدربزرگ او «میرزا» در جمعی که «شوکت نظام» مشغول سخنرانی بوده است به مخالفت با او می پردازد و پس از آن جریان از ترس جان به سرعت با خانواده از خوریان فرار می کنند و به باغزندان می آیند. (کل اسماعیلِ میرزا چندین سال متولی مسجد حضرت ابوالفضل علیه السلام بوده است). (جای این سوال باقیست که علت نامگذاری خوریان چیست؟ احتمال دارد کسانی که ابتدا ساکن آنجا شده اند از خور و بیابانک هجرت کرده باشند و خوری لقب گرفته باشند!)


مطالب این صفحه درحال تحقیق و تکمیل می باشد…