شهید عبدالحسین سربرزگر اردکانی

 


رضا سربرزگر اردکانی، کشاورزی که در محله باغزندان شاهرود زندگی میکرد، در پنجم فروردین 1330 صاحب فرزندی شد که او را «عبدالحسین» نام نهاد.

عبدالحسین در کودکی برای تحصیل به مکتب­خانه و سپس به دبستان رفت تا سال ششم ابتدایی به درس خواندن ادامه داد. پس از اتمام دوران ابتدایی به کار در کفاشی پرداخت و سپس مدتی در کارگاه مکانیکی آغاز به کار کرد تا اینکه به سربازی رفت و با پایان سربازی دوباره به مکانیکی بازگشت. وی پس از مدتی در شرکت ذوب آهن مشغول به کار شد و پس از چندی، با همکاری یکی از دوستانش وارد شرکت نفت شد.

او علاقه فراوانی به ورزش و به ویژه فوتبال داشت و بیشتر اوقات فراغت خود را در میادین ورزشی میگذراند. او در گردآورن جوانان و نوجوانان ورزشکار و سرپرستی تیم فوتبال، نقش فعالی داشت. او سرپرست تیم نصر شاهرود شناخته میشد و برای پیشرفت ورزش شهرستان شاهرود زحمت زیادی کشید و گاهی هزینه تیم یا رفت­ وآمد را از جیب خودش پرداخت میکرد. همچنین گاهی روی چوب کنده­کاری میکرد و آثار زیبایی میساخت.

وی به نماز اول وقت مقید بود و افراد خانواده را نیز به آن سفارش میکرد و به آنها تأکید داشت که هرشب سوره واقعه را بخوانند و همیشه باوضو باشند و اگر میتوانست نماز شب میخواند.

همسر شهید میگوید: «مدتی که زندگی کردیم از نظر زمانی 13 سال بود ولی از نظر من 13 دقیقه بود. شهید در کارهای خانه به من کمک میکرد. از صله رحم به جا آوردن خیلی لذت میبرد و از بودن مهمان در خانه خوشش می آمد. از نظر وجدان کاری خیلی معتقد بود طوریکه اگر نصف شب به او زنگ میزدند که کاری پیش آمده، بدون منت گذاشتن با اشیاق آن کار را انجام میداد. او بیشتر وقت در مأموریت به سر میبرد و همیشه میگفت: برای من دوری از فرزندان و خانه مشکل است ولی برای رضای خدا تحمل میکنم. ولی من از رفتن او به مأموریت ناراحت بودم که آن هم با نصیحتهای خود شهید برایم حل میشد.»

شهید سربرزگر به افراد خانواده محبت زیادی داشت و برای پدر و مادرش احترام خاصی قائل بود و در جامعه نیز اهل گذشت بود.

عبدالحسین علاقه خاصی به امام و انقلاب داشت و از جان و دل در راه انقلاب فداکاری میکرد. او گوش به فرمان ولایت فقیه بود و اگر کسی به انقلاب یا ولی فقیه بدگویی میکرد خاموش نمینشست. وی در زمان انقلاب با افراد وارد بحثهای سیاسی میشد و تلاش میکرد تا آنان را قانع کند.

هنگامیکه جنگ تحمیلی شروع شد، وی چندین بار از طرف شرکت نفت برای تعمیر دستگاههای شرکت نفت که زیر بمباران دشمن قرار گرفته بود به منطقه رفت. شهید بزرگوار چند بار به عنوان رزمنده به جبهه عزیمت نمود، ولی به عملیات برخورد نکرد و میگفت ما لیاقت نداریم که در عملیات شرکت کنیم. حتی موقعی که در بین اعضای خانواده صحبت از جبهه و جنگ میشد میگفت نمیدانم چرا طایفه ما شهیدی نمیدهد! در پشت جبهه هم که بود همیشه به فکر جنگ و عملیات بود و آنقدر عاشق جبهه بود که موقعی که اعزامی در پیش بود آنقدر بالا و پایین میزد تا شاید بتواند به جبهه برود تا اینکه در آخرین اعزام در عملیات کربلای5 در منطقة شلمچه در تاریخ 23/10/65 بر اثر اصابت ترکش، به فیض شهادت نائل آمد. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.


وصیتنامه شهید عبدالحسین سربرزگر اردکانی:

بسم الله الرحمن الرحیم

الذین آمنوا و جاهدوا و هاجروا فی سبیل الله بأموالهم و أنفسهم أعظم درجة عند الله و اولئک هم الفائزون. خداوند کسانی را که ایمان آورده و در راه خدا جهاد و مهاجرت به وسیله جان و مال کرده، اجری عظیم داده و آنها رستگاراننند.

آری اگر بخواهیم رستگار شویم و همای سعادت را در آغوش بگیریم باید سفری در پیش داشته و سیری کنیم

باید ز خویشتن دل کنیم

با یاد او محفل کنیم

زیرا هنگامی میتوانیم خود را شیعه علی(ع) و عزادار اباعبدالله الحسین علیه السلام بدانیم که هدف آنها را در نظر بگیریم و آنرا دنبال کنیم. ائمه اطهار ما برای دنیای فانی و تعلقات آن نبرد نکردند، آن چیزی که می خواستند رضایت خدا و پیاده کردن احکام دین او بوده و این بنده سراپا تقصیر هم اگر خدای منان قبول نماید راهی را در پیش گرفته ام که امید دارم منورد رضایت حقتعالی و رسول اکرم(ص) و دیگر ائمه اطهار علیهم السلام قرار بگیرد.

آرى عزيزان و اى كسانى كه اين نوشته را مى خوانيد و مى شنويد، لحظه اى به خود بياييد و ببينيد چه مى كنيم و چه مى كنيد، آيا در لاك خودپسندى و خودمحورى و منيت فرورفته يا جاروب كرده و پس ميهمان طلب هستيم و غبار دل را شسته ايم؟ آيا يارى دين خدا و ولايت فقيه هستيم يا خير؟

ما میگوییم يا حسين، خوب بود ما در كربلا بوديم و از تو حمايت مى كرديم. به خدا قسم زمان تكرار شده و فرزندى خلف از نسل حسين عليه السلام علم حق را گرفته و بر كفر مى تازد امروزى كه براى ما عاشورا تكرار و سرزمينهاى ما چون كربلا شده است.

بياييد دست در دست هم داده و از دين خدا حمايت كنيم و در عين حمايت، مشت خود را محكم كرده و بر فرق سر استكبار و منافقين و ضد انقلاب بكوبيم و ثابت كنيم كه شيعيان واقعى على  عليه السلام هستيم و از قول همه رزمندگان به آن منافقين و ضد انقلابهاى پست فطرت و به آن دسته از كسانى كه به هر عنوان مى خواهند از مسئله جنگ استفاده سوء كرده و خون مردم را مكيده بگوئيد: بعد از صدام كه انشاءالله به همين زودى از بين خواهد رفت نوبت شماست و آماده باشيد كه بايستى در پيشگاه ملت شهيد داده و خداى بزرگ جواب پس دهيد.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

جنگ جنگ تا پیروزی و به امید پیروزی حق بر باطل

و السلام عبدالحسین سربرزگر

دوباره تکرار می‌کنم دست از امام بر ندارید و اگر قدر ندانید خدای بزرگ به بلای دردناکی مبتلا می‌سازد.

 


 

 

تشییع پیکر شهید سربرزگر

تشییع پیکر شهید سربرزگر