شهید علی قنبریان در روز اول شهریور سال 1344 در شاهرود چشم به جهان گشود. پدرش در رژیم پهلوی رئیس پلیس شاهرود بود و به «جمشید پاسبان» شهرت داشت. علی پسری سر به زیر و بسیار مؤدب بود. هرجور از دستش برمیآمد به دیگران و خصوصا به پدر و مادرش کمک میکرد. خیلی به فکر دیگران بود، وقتی دید یکی از خواهرانش ازدواج کرده و خانه ندارند از پدرش خواست تا زمینی به آنها بدهد تا خانه بسازند. هروقت پدر نبود به مادرش خیلی کمک میکرد. در خمیر گرفتن به مادرش کمک میکرد و به او میگفت مادرجان در محله نانوایی هست تو چرا خودت نان میپزی کافی است اشاره کنی تا هرچه نان میخواهی برایت حاضر کنم…
علی تا پنجم در مدرسه باغزندان درس خواند و سپس به مدرسه وکیلیان رفت. هروقت از مدرسه میآمد برای خواهر کوچکترش چیزی میخرید و دست خالی برنمیگشت. از دوم راهنمایی با شروع انقلاب و برکنار شدن پدرش درس را کنار گذاشت و به کار پرداخت. شهید قنبریان به بنایی و گچکاری اشتغال یافت و از این راه به امرار معاش خانواده کمک میکرد. نمازش هیچوقت ترک نمیشد، حتی اگر از سر کار میآمد و خسته بود اول نماز میخواند و سپس استراحت میکرد.
اهل دنیا نبود اما به لباسش خیلی اهمیت میداد و همیشه لباسهایی با رنگهای سری میپوشید.
شهید علی قنبریان به هنر علاقه زیادی داشت. ذوق شعری داشت و گاهی شعر میسرود. به خطاطی هم علاقه داشت و خطش خیلی زیبا بود. گاهی با طراحی ویترا روی شیشه آثار زیبای هنری میآفرید و به دوستانش هدیه میداد و گاهی با چوب آثار هنری میساخت.
با اعزام به خدمت مقدس سربازی و پس نقل و انتقالات، به یکی از پاسگاه های مرزی سردشت در استان آذربایجان غربی منتقل شد. با اینکه در منطقه سختی خدمت میکرد ولی یک روز غیبت و تاخیر نداشت و کاملا منظم بود. او در تاریخ 9 مهر 1366 در کمین ضد انقلاب به فیض شهادت رسید.